ROI یا Return of Investment به معنی نرخ بازگشت سرمایه، یک معیار کاربردی برای ارزیابی سوددهی و مقایسه بهرهوری سرمایهگذاریهای مختلف است و به ما کمک میکند تا ضمن جهت دادن به تلاشهایمان، مطمئن شویم که سرمایهمان هدر نرفته است. در یک جمله، این شاخص به ما نشان میدهد که چه درصدی از سرمایه گذاری به سود تبدیل شده است. از اهمیت ROI در تعریف بودجه نباید غافل شد. کسبوکارهایی که ROI را برای هر سرمایهگذاری خود به دست میآورند، قادرند که بودجهشان را بر اساس نیازهای واقعی و ایدههای کاربردیشان تعیین کنند.
نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی – Marketing Return of Investment
محاسبه ROI کار سادهای است اما در بحث بازاریابی، چالشهایی در پیشروی ما است؛ زیرا سرمایهگذاری در بحث بازاریابی با دیگر انواع سرمایهگذاری متفاوت است. در بازاریابی معمولا به دلیل همزمانی اجرای چند کمپین و سخت بودن محاسبه نرخ بازگشت در تبلیغات، محاسبه دقیق بازگشت سرمایه برایمان سختتر میشود. ROI مدت زمانی که یک سرمایهگذاری در حال انجام است را مورد توجه قرار نمیدهد. برای مثال اگر نرخ ROI شرکت الف 50% باشد و شرکت ب 30%، در نگاه اول عملکرد شرکت الف بهتر است اما اگر عمیقتر نگاه کنیم، در صورتیکه نرخ شرکت الف در مدت زمان 4 سال و نرخ شرکت ب در مدت زمانی کمتر از 1 سال اتفاق افتاده باشد، در نتیجه میتوان گفت شرکت ب، نرخ بهتری دارد. به طور کلی برای محاسبه دو ROI متفاوت، نیاز است که مدت زمان صرف شده در هر سرمایهگذاری، لحاظ شود. از دیگر چالشهای موجود میتوان به تاثیر شرایط اقتصادی بر قدرت خرید مشتریان اشاره کرد. برای مثال ممکن است در یک شرایط مشابه، ROI به دست آمده کمتر از ROI در سال گذشته باشد. همچنین محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به دستآمده توسط مشتریانی که از طریق بازاریابی دهان به دهان جذب ما شدهاند نیز کار بسیار دشواری است. فاکتورهای مختلفی در هر فروش موثر اند و تعیین اینکه کدام فعالیت اثر بیشتری در نرخ بازگشت سرمایه داشته یا در کدام نقطه فروش رخ داده است، کاری دشوار است، چرا که بررسی رفتار خرید مشتری، موضوع سادهای نیست. علاوه بر این، محاسبه MROI فرآیندی زمانبر است، زیرا در ماههای اول، هدف، تنها نفوذ به بازار است و با گذشت زمان باید به دنبال رشد فروش و در نهایت نرخ بازگشت سرمایه باشیم. به علاوه اینکه تقریبا غیرممکن است که بفهمیم کدام کمپین بیشترین سود را برای ما آورده است.
برای محاسبه دقیقتر ROI نیاز است تا از ابتدای شروع پروژه، هزینهها را بررسی و عملکردمان را به صورت دقیق ارزیابی کنیم؛ چرا که تیمها، مراحل و ابزارهای مورد نظر، هر کدام هزینههای جداگانهای را تحمیل میکند. نرخ MROI به روشهای زیر محاسبه میشود:
هزینه بازاریابی/ هزینه بازاریابی – میزان فروش = نرخ بازگشت سرمایه
به جای هزینه بازاریابی میتوان از ارزش طول عمر مشتری یا Customer Lifetime Value استفاده کنیم. CLV سود تولید شده توسط هر مشتری در مدت زمانی است که از ما خرید میکند و با ما در ارتباط است. ارزش طول عمر مشتری اهمیت قابل ملاحظه ای در افزایش MROI دارد. همچنین لازمه افزایش وفاداری مشتری و ایجاد رضایت در او، افزایش ارزش طول عمر مشتری است. CLV نرخی است که به کمک آن میتوانیم عملکردمان را به صورت خلاصهای از خرید مشتریان، ارزیابی و به کمک آن اثر چالشهای پیش روی ROI را کم تر کنیم. باید توجه داشته باشیم که هزینههای صرف شده به یک باره باز نمیگردند اما میتوانیم با افزایش ارزش طول عمر مشتری، انتظار بازگشت سرمایه را داشته باشیم. همچنین جذب مشتری جدید هزینههای بیشتری را تحمیل میکند پس بهتر است برای وفاداری مشتری، دنبال استمرار رابطهمان با مشتریانی باشیم که پیش از این، خرید را از برند ما تجربه کردهاند.
از مزایای استفاده از ROI در بازاریابی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- توجیه هزینههای بازاریابی: بازاریابی معمولا هزینههای قابل توجهی را برای کسبوکارها به همراه دارد و مدیران همواره به منافعی که بازاریابی برای آنها ایجاد میکند توجه میکنند. توجه به نرخ MROI تاثیر چشمگیری روی سوددهی شرکت ما دارد.
- تصمیمگیری برای صرف هزینه: MROI معمولا در مواجهه با برنامهها و کمپینها محاسبه میشود تا به ما نشان بدهد که کدام تلاش ما نرخ بازگشت بیشتری دارد و در نهایت سرمایه بیشتری را به چرخه فعالیت ما باز میگرداند. هرچند که با چالشهایی که در بالاتر به آنها اشاره کردیم، روبهرو است. همچنین به کمک MROI میتوانیم میزان هزینههای آینده را تخمین بزنیم و با توجه به استراتژیها، بودجه را تخصیص بدهیم.
- امکان مقایسه کارآیی به دست آمده با دیگر رقبا: با کسب اطلاعات در مورد دادههای MROI دیگر رقبا میتوانیم عملکرد خودمان را نسبت به آنها بسنجیم. البته دسترسی به جزئیات MROI دیگر رقبا کار سادهای نیست اما اطلاع از کلیت آن هم به ما برای سنجش عملکردمان کمک میکند.
- ایجاد روحیه پاسخگویی: بازاریابی حرفهای، عمیقتر به مسائل مربوط به فروش، درآمد و هزینهها توجه میکند. چگونگی و چرایی صرف بهینه سرمایههای شرکت، افراد درگیر در پروژه را به افراد مسئول و پاسخگو تبدیل میکند. MROI افراد درگیر در پروژه را مجبور میکند تا قبل از صرف هر هزینهای، علت آن را توجیه کنند.
در نهایت نباید از تاثیر دیجیتال مارکتینگ در افزایش نرخ بازگشت سرمایه غافل شد. کسبوکارهایی که به MROI بهای بیشتری میدهند، نسبت به دیگر رقبای خود اعتماد به نفس بالاتری دارند. با کمک دیجیتال مارکتینگ که به نسبت دیگر روشها، هزینههای کمتر و اثربخشی بالاتری دارد، نرخ MROI بالاتری را تجربه میکنیم. همچنین محاسبه اثربخشی آن در فضای آنلاین و با استفاده از ابزارهای مانیتورینگ راحتتر است. برای مثال دستیابی به تعداد بازدید افراد از یک ویدیو یا تعداد کلیک افراد روی یک لینک، کار سادهای است. اما محاسبه ROI از طریق تبلیغات محیطی مانند بیلبورد یا تلویزیون، نمیتواند اطلاعات دقیقی را در اختیار ما بگذارد. از دیگر چالشهای محاسبه MROI زمانبر بودن این فرآیند است؛ چرا که در ماههای اول، هدف نفوذ به بازار است و با گذشت زمان باید به دنبال رشد فروش و در نهایت نرخ بازگشت سرمایه باشیم. تولید محتوای با کیفیت و جدید، کاهش هزینههای اضافی، بهینه سازی موتورهای جستجو، توجه به صفحه فرود و فرآیندهایی مانند قیف فروش برای افزایش Lead مواردی هستند که توجه به آنها، تاثیرات مثبتی را در افزایش نرخ بازگشت سرمایه کسب و کارها به همراه دارد.
افزودن نظر