شاید این جمله را در مورد برندهای معروف خارجی مثل اپل زیاد شنیده باشید که فردی خودش را با عنوانی شبیه به “من طرفدار دو آتیشه اپلام” معرفی کرده باشد! این دقیقا همان کاری است که آگاهی از برند یا Brand Awareness با برندها انجام میدهد؛ در واقع، مدل زندگی و عادتهای مصرفی مشتریانتان را تحت تاثیر خود قرار میدهد و محصولاتتان را از دیگر رقبا متمایز میکند. قالبا از محصولات برندهایی با Brand Awareness بالا با عنوان “ترندی” نیز یاد میشود. به طور کلی، توجه به آگاهی برند کمک میکند تا راحتتر محصول جدیدی را معرفی کنید و یا این فرصت را داشته باشید تا محصولی قدیمیتر را دوباره بر سر زبانها بیاندازید.
در دنیایی که بخشی از تصمیمگیری مشتریان بر مبنای نظر دیگران شکل میگیرد و بازاریابی دهان به دهان نیز به شدت روی آن اثرگذار است، اعتماد به برند و Brand Awareness نقش بسیار مهمی را در تصمیم مشتری برای خرید ایفا میکنند؛ چرا که اعتماد مشتری به برند بر مبنای آگاهی از برند شکل میگیرد، احتمال تکرار خرید او را افزایش میدهد و در نهایت میتواند او را به مشتری وفادار تبدیل کند. در نهایت افزایش آگاهی از برند، میتواند شخصیت برند شما را در نظر مشتری شکل بدهد.
آگاهی از برند و ارزش ویژه برند
هنگامی که مشتری نسبت به برند شما آگاهی دارد، میتوان گفت که تقریبا نیمی از راه را طی کرده است، چرا که بدون هیچ مقدمهای شما را به دیگر رقبا ترجیح میدهد و از میان برندهای مشابه شما را انتخاب میکند و در صورت رضایت شما را به اطرافیان خود پیشنهاد میدهد. در نهایت تجربه مثبت کسب شده از طرف مخاطب، ارزش ویژه برند را برای شما به ارمغان میآورد.
ارزش ویژه برند، ارزشی است که توسط تجربه مشتری و انتظارات او از برند شکل میگیرد و امکان توسعه کسبوکارتان را فراهم میکند. شاید در همین نقطه بتوانیم به اهمیت توجه به مدیریت تجربه مشتری اشاره کنیم؛ همانطور که گفتیم آگاهی از برند و در ادامه آن تجربه مثبت، پایه و اساس ارزش ویژه برند شما را میسازد. ارزش ویژه برند توسط مدلهای مختلفی محاسبه میشود. مدل BAV یکی از معروفترین این مدلهاست. برای آشنایی با مدل ارزش ویژه برند BAV میتوانید مقالات قبلی را مطالعه کنید.
چگونه نسبت به برندتان آگاهی ایجاد کنید؟
در ابتدا باید بدانید که ایجاد آگاهی از برند، یک شبه و با اجرای یک کمپین تبلیغاتی ساده اتفاق نمیافتد. آگاهی از برند نتیجه توجه همزمان به چندین مورد است که در ادامه آنها را با هم مرور میکنیم:
قصهگویی کنید و در قالب یک انسان ظاهر شوید
اولین کار برای اثرگذاری در ذهن مخاطب این است که خود را فراتر از یک کسبوکار که قصد عرضه محصولاتاش را دارد، توصیف کرده و به این موضوع باور داشته باشید. به عبارتی شما نیاز دارید تا پرسونای برند و هویتتان را شفافتر برای مخاطب شرح بدهید و همزمان روی اعتمادسازی او تمرکز کنید. یکی از بهترین تاکتیکها در افزایش آگاهی نسبت به برند، داستانسرایی یا Storytelling میباشد که به واسطه آن میتوانید، برای محصولاتتان دست به بازاریابی بزنید و برای دیگران، برندتان را تبلیغ کنید. قصهگویی یا داستانسرایی در برندینگ، به کسبوکار شما وجهه انسانی و عمق بیشتری میبخشد و پروسه باورپذیری آن را در نظر مشتری سادهتر میکند؛ فقط کافی است داستان برند خود را صادقانه بیان کنید.
به تولید محتوا توجه داشته باشید
فراموش نکنید که تولید محتوا در هر زمینهای که در آن فعال هستید، از اهمیت بالایی برخوردار است. به این دلیل که امروزه مخاطب برای تصمیمگیری به خرید، در مرحله اول تلاش میکند تا بهطور کامل نسبت به محصول یا خدمت اطلاعات کسب کند و برای سوالاتاش به دنبال پاسخ باشد. تولید محتوای با کیفیت یکی از راههای ساده برای افزایش آگاهی نسبت به برند است. در بلاگهای گذشته به طور مفصل به انواع محتوا اشاره کردهایم فقط به خاطر داشته باشید که محتوای تولیدی با صنعتی که در آن فعالیت دارید و مخاطبانی که شما را دنبال میکنند، همخوانی داشته باشد.
تاثیرگذار باشید
تلاش کنید تا ارتباطتان با مشتری تنها به فروش محصول و خدمات ختم نشود، بلکه این احساس را به او منتقل کند که شما به دنبال پاسخگویی به نیازهای او هستید و به خواستههایش اهمیت میدهید. اگر رابطهای غیر از این با مخاطب داشته باشید، مدت زمان طولانیای نمیگذرد که مخاطب ارتباطش را با برندتان قطع میکند و عملا تلاش شما برای اثرگذاری روی مخاطب از دست میرود. اسپانسرینگ یکی از گزینههایی است که کمک میکند تا در زمان کوتاهی برندتان را در معرض دید مخاطبان بیشتری قرار بدهید و این امکان را فراهم کنید تا مخاطبان برخورد نزدیکتر و تجربهای واقعیتر از برندتان داشته باشند.
فقط به یاد داشته باشید که بهتر است اسپانسر برنامههایی شوید که با شخصیت و آرکتایپ برند شما همخوانی داشته باشند و هویت شما را دقیقتر برای مخاطبان شرح دهند. ردبول یکی از نمونههای موفقی است که از رویدادهای جذاب و هیجانانگیز برای اسپانسرینگ استقبال میکند و به این ترتیب هویت برند خود را ملموستر بازگو میکند.
چگونه میزان آگاهی نسبت به برند را اندازهگیری کنیم؟
آگاهی از برند را نمیتوان با روشهای معمول و سنتیتر اندازهگیری کرد اما زیر نظر داشتن دو فاکتور کمیت و کیفیت، تا حدی این امکان را میدهد تا آگاهی نسبت به برندتان را اندازهگیری کنید. برای اندازهگیری از نظر کمیت، میتوانید از معیارهایی که در ادامه به صورت مختصر به آنها میپردازیم استفاده کنید.
Direct Traffic: مشخصا در مورد ترافیکهایی صحبت میکند که به صورت مستقیم و به واسطه تایپ کردن آدرس سایت شما به دست میآید و به این معنا است که مخاظب، شما را از قبل شناخته است. تعداد ترافیکهای مستقیم مشخص میکند که استراتژیهای بازاریابی شما تا چه حد موفق بوده و چه میزان روی مخاطب اثر داشته تا او را به سمت وبسایتتان بکشاند.
Site Traffic Number: بیانگر تعداد کلی ترافیک وبسایت شما است؛ هرچند که مشخص نمیکند مخاطبان شما دقیقا از کجا آمدهاند اما به طور کلی نشان میدهد که مخاطبان از برند شما آگاهی داشتهاند.
Social Engagement: این شاخص ارزیابی عملکرد نشاندهنده میزان آگاهی مخاطب و همچنین میزان تعامل او با برند شما است. تعداد لایک و کامنت از نمونههای ساده هستند که برای ارزیابی Social Engagement به کارتان میآیند.
در اندازهگیری میزان آگاهی کسب شده از نظر کیفی بهتر است به مواردی چون Social listening و Running brand awareness surveys توجه داشته باشید.
Social Listening: به شما این امکان را میدهد تا دریابید که در رسانههای اجتماعی تا چه میزان به برندتان توجه نشان داده میشود و مخاطبان در مورد آن چه میگویند. توجه به بازخوردها و نظرات ثبت شده کاربران به سادگی میتواند شما را در جریان اخبار مربوط به برندتان قرار دهد.
Running brand awareness surveys: یکی دیگر از ابزارهای کیفی جهت اندازهگیری آگاهی برند است و به شما این امکان را میدهد تا نظر مخاطبانتان را به صورت مستقیم جویا شوید، بدانید آنها چگونه در مورد برند شما فکر میکنند و در نهایت در صورت نیاز تغییراتی را ایجاد کنید.
توجه به آگاهی از برند و پیروی از اصول ارائه شده، تاثیر مثبتی روی درک مخاطب از برند و درآمد شما دارد. در صورت نیاز به مشاوره و راهنمایی میتوانید با آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان در تماس باشید.
افزودن نظر