در مقاله قبل به طور مفصل در مورد مرحله اول طراحی تجربه کاربری، یعنی تحقیق و شناسایی کاربران در (UX Design (User Research صحبت کردیم. اطلاعات حاصل از مرحله اول به شما به عنوان طراح تجربه کاربری، نشان میدهد مخاطبانتان چه کسانی هستند و اهداف، احساسات، نیازها و سلایق آنها در رابطه با محصول مورد نظرتان چیست. به این ترتیب شما وارد فاز طرح مسئله شدهاید که در این مسئله، چالشها، مشکلات و نیازهای کاربران گنجانده شده است. اکنون باید به کمک طرح ایدههای خلاقانه، راه حل مسئله موجود را معرفی کنید. به عبارتی دیگر، در این مرحله قصد داریم ویژگیهای لازم برای خلق یک تجربه کاربری خوب را متناسب با محصول خود شناسایی کرده و آنها را در طراحی بگنجانیم، به نحوی که نتیجهی نهایی آن برطرف کردن نیازهای کاربران و ایجاد حس مطلوب در آنان بر اثر استفاده از محصول ما باشد. بنابراین لیستی از این ویژگیها، با در نظر گرفتن اینکه هر کدام تا چه حد با اهداف کسب و کار همراستا هستند و چه اندازه میتوانند نیازهای کاربران را برطرف کنند، تهیه شده و در کل فرآیند گنجانده میشوند.
در این بخش قصد داریم به توضیح مرحله دوم از فرآیند طراحی تجربه کاربری، یعنی Design بپردازیم.
مرحله طراحی از دو بخش Wireframe و Prototype (نمونه اولیهی طراحی یا نسخه آزمایشی) تشکیل شده است. در این مرحله میتوانید با توجه به اطلاعات حاصل از مرحله قبل، نمونهی قابل لمسی از محصول خود را جهت تست و اطمینان از قابلیت استفاده یا Usability توسط کاربران، آماده کنید. قابلیت استفاده، یکی از عوامل متمایز کنندهی محصولات است. برای مثال، با وجود اینکه محصولات اپل طراحی جذاب و منحصربهفردی دارند که حتی از فاصله دور نیز قابل تشخیص است، میتوان گفت قابلیت استفاده و خلق تجربه کاربری موفق، محصولات اپل را از رقبا متمایز کرده است.
طراحی یک تجربه کاربری رضایت بخش، شامل برنامهریزی نقشه سفر مشتری برای کاربران است، به نحوی که به نحوی که بتوانند در این فرآیند به راحتی نیازهای خود را بیابند. محصول باید برای کاربر مفید، قابل استفاده و رضایت بخش باشد، در غیر این صورت زیباییهای ظاهری آن اهمیت چندانی نخواهد داشت.
معماری اطلاعات
در مورد محصولات دیجیتال مانند یک وبسایت، پیش از طراحی دیاگرام کلی وبسایت یا Wireframe که در ادامه به توضیح آن میپردازیم، باید ترتیب و دستهبندی قرارگیری محتوا را در وبسایت در نظر بگیرید. نکته مهم در این فرآیند این است که هرگز خط مشی کلی خود را فراموش نکنید. این جمله به معنای این است که در کنار در نظر گرفتن لیست ویژگیهای محصول هنگام طراحی و تکمیل ایدهها، اهداف سازمان و اطلاعات حاصل از مرحله اول را که شامل نیازها، چالشها و علاقه مخاطبان است را فراموش نکنید.
معماری اطلاعات یا (Information Architecture(IA در محصولات دیجیتال مانند وبسایتها و اپلیکیشنها بسیار مهم است. زیرا اگر کاربران یک باره با حجم وسیعی از اطلاعات روبهرو شده یا مسیر خود را در وبسایت گم کنند، تجربه بدی از آن محصول، خدمت یا برند در ذهنشان ثبت خواهد شد. به همین علت، معماری اطلاعات یکی از بخشهای مهم در طراحی تجربه کاربری به حساب میآید.
هدف معماری اطلاعات، ساختاردهی، برچسبزنی و نظم بخشیدن به محتواست، به نحوی که کاربران بتوانند به راحتی آنچه نیاز دارند را در وبسایت یافته و به هدف مورد نظر خود برسند. در این فرآیند، طراح تجربه کاربری باید به درستی رابطه میان مطالب و بخشهای مختلف وبسایت را طراحی و تنظیم کند. مزایای IA را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- افزایش رضایت و فراهم شدن زمینه برای وفاداری مشتری
- ایجاد navigation موثر
- کاهش هزینههای پشتیبانی مشتری
- کاهش نرخ پرش یا Bounce Rate
تنظیم سلسله مراتب محتوای وبسایت با استفاده از روشهای مختلفی انجام میشود. یکی از این روشها، Card Sorting است که در مقاله قبل در مورد آن توضیح داده شده است.
Wireframing
پس از مشخص شدن معماری اطلاعات، نوبت به تهیه وایرفریم میرسد. اصطلاح وایرفریم در UX Design به تصویر کلی یا دیاگرام یک وبسایت، اپلیکیشن یا نرمافزار گفته میشود که شامل:
- جانمایی فاصلهها و فضاهای خالی در صفحه
- محل قرارگیری محتوای متنی، عکسها، دکمهها
- اولویت بندی محتوا بر اساس IA
- اطمینان از پوشش دادن تمام ویژگیها
وایرفریم به ندرت شامل موضوعات مرتبط با رنگبندی و استایل است، چرا که وظیفه اصلی آن نشان دادن ارتباط میان المانهای مختلف وبسایت به تیم طراحی UX است. به عبارتی دیگر، تمرکز وایرفریم بر ساختار سایت یا محصول است که درنهایت با توجه به اطلاعات حاصل از شناسایی کاربران به طرحی بصری از ظاهر وبسایت تبدیل میشود.
وایرفریم میتواند به سادگی بر روی یک کاغذ ترسیم شده و پس از آن به حالت دیجیتالی تبدیل شود.
اهمیت Wireframe در طراحی تجربه کاربری
از وایرفریم برای مرتبط کردن طراحی بصری وبسایت به معماری اطلاعات آن استفاده میشود. این فرآیند به یافتن راههای گوناگون برای نمایش محتوا و اطلاعات درون وبسایت همزمان با اولویتبندی آنها میپردازد. این اولویتبندی بر اساس میزان اهمیت محتوا برای کاربران، انتظارات و اهداف آنها از مراجعه به وبسایت صورت میگیرد. وایرفریمینگ به طراح تجربه کاربری کمک میکند تا آیتمهای اصلی آن صفحه و نوع چیدمان آنها را در وبسایت انتخاب کرده و تیم را برای ساخت Prototype آماده کند.
همچنین، آماده سازی وایرفریمها سریع و کمهزینه و ساده است و ایدههای بسیاری جهت اشتراک گذاری با تیم طراحی تجربه کاربری در اختیارتان قرار میدهد.
Prototyping
نمونه اولیه طراحی محصول، Prototype نام دارد. در حقیقت، پروتوتایپ یک پیش الگوی عینی و ملموس از یک محصول است که به طراحان تجربه کاربری این امکان را میدهد که پیش از آمادهسازی نسخه کامل، ایدههای مختلف را
آزموده و پیش از صرف زمان و هزینههای زیاد برای تولید محصول اصلی یا توسعه وبسایت به طور کامل، قابلیت استفاده، کارایی، واکنش کاربران و نوع تعامل آنان با محصول را ، از نزدیک مشاهده کنند.
مزایای استفاده از پروتوتایپ در طراحی تجربه کاربری
علاوه بر موارد فوق، استفاده از پروتوتایپ مزایای بسیار دیگری در طراحی تجربه کاربری دارد. برخی از این مزایا عبارتاند از:
- امکان شناسایی و رفع خطاها
- آزمودن ایدههای جدید در طراحی با استفاده از کاربران
- پیشبرد و توسعه ایده اصلی با کمک گرفتن از نظرات مخاطبان
- سرعت در اعمال تغییرات بدون نیاز به صرف هزینههای زیاد
- امکان ارائه پروتوتایپ به عنوان نمونهای عینی از طراحی به مدیران و دیگر اعضای تیم برای توجیه کردن آنان
پس از طراحی وایرفریم و پروتوتایپ، نوبت به مرحله تست طرح خواهد رسید. برای آشنایی با این مرحله در طراحی تجربه کاربری، مقاله بعدی را از دست ندهید.
افزودن نظر