انجام شدن صحیح پروژهها در زمان مقرر و بدون صرف بودجه اضافی، یکی از مهمترین عوامل موفقیت کسبوکارهاست. به دلیل اهمیت این موضوع، با توجه به تیم، حجم و نوع پروژه، از روشهای متفاوت مدیریت پروژه برای ساماندهی فعالیتهای خود استفاده میشود.
به غیر از ابزارهای متفاوت، روشهای زیادی برای مدیریت پروژه وجود دارد که هر کدام دارای مزایا و معایب خاص خود است. انتخاب روش مدیریت پروژه، به طور مستقیم در تعیین میزان اثربخشی کار تیمی نقش دارد.
در این مقاله و مقالههای بعدی، شما را با متدولوژیهای معروف مدیریت پروژه، آشنا خواهیم کرد. در ادامه برای آشنایی با روشهای آبشاری و چابک، با ما همراه باشید.
1. آبشاری (Waterfall)
روش آبشاری یا Waterfall methodology از قدیمیترین روشهای مدیریت پروژه بوده که به روش سنتی نیز شهرت دارد. رویکرد این روش بسیار ساده است. در روش آبشاری تمام فازهای پروژه از پیش برنامهریزی و تدوین شده و به ترتیب اجرا میشوند. ماهیت این روش به گونهای است که باید دید کامل و شفافی نسبت به تمام آنچه در پروژه نیاز دارید، داشته باشید؛ چرا که درست مانند یک آبشار، پس از شروع پروژه، امکان اصلاح و برگشت به فاز قبلی وجود ندارد. مدل آبشاری از مراحل به هم پیوسته تشکیل شده است. پس از تحلیل و بررسی وتعیین نیازها، راه حل و رویکرد پروژه تعیین و اجرا میشود. در نهایت در صورت وجود ایرادات، اقدامات لازم برای حل آنها صورت میگیرد. در مدل آبشاری، خروجی هر مرحله، ورودی فاز بعدی است. به همین علت پیش از انجام یک مرحله، وارد مرحله جدیدی نمیشویم.
نمودار زیر مثالی از مدل آبشاری در مدیریت پروژههای نرمافزاری است:
مزایای روش آبشاری
- صرفهجویی در زمان و انرژی: با بررسی تمام نیازها و منابع در مرحله اول پروژه، زمان بیشتری به اجرا و حل مشکلات اختصاص مییابد.
- یادگیری و استفاده آسان: مدل آبشاری ساختاری ساده دارد و برای تمام افراد قابل درک است.
- ساختار: ساختار غیر منعطف مدل آبشاری، تقسیم بندی شفاف مراحل و عدم امکان بازگشت به مرحله قبل باعث میشود وظایف به درستی تقسیم شده و هر تیم تلاش کند تا به بهترین نحو وظیفه خود را انجام دهد.
- مستندسازی: تمرکز شدید مدل آبشاری بر درک و جمعآوری ملزومات پروژه، آن را به سندی قدرتمند تبدیل کرده است. همچنین در صورت لزوم میتوان به راحتی از منابع جدید در پروژه استفاده کرد.
معایب روش آبشاری
- ریسک بالا: در روش آبشاری، در صورت مشاهده خطاها یا نیاز به اعمال تغییرات، کل مراحل پروژه باید از ابتدا انجام شوند. به همین دلیل ریسک شکست بسیار بالاست.
- وابستگی زیاد کل پروژه به فاز اولیه (نیازسنجی): تمام رویکرد پروژه به مرحله نخستین یعنی نیازسنجی بستگی دارد و اگر این مرحله به صورت ناقص یا غلط انجام شده باشد، مسیر تمام مراحل تا انتها اشتباه پیش میرود. این عدم انعطاف باعث شده مدل آبشاری برای پروژههای پیچیده و طولانی مدت مناسب نباشد.
- نبود نتیجه ملموس در پایان هر مرحله: در پروژههای بزرگ، لازم است که دستاورد هر فاز اجرایی، مشخص و قابل لمس باشد. اما در مدل آبشاری نتیجه پروژه در پایان فاز اجرا و در حقیقت پایان پروژه مشخص میشود.
کاربرد روش آبشاری
متد آبشاری بیشتر در توسعه نرمافزارها به کار برده میشود. به طور کلی میتوان گفت این متد برای پروژهایی مانند زیر، مناسبتر است:
- پروژههایی که کوتاه و ساده هستند.
- پروژههایی که نیازها و منابع مشخصی دارد.
- پروژههایی با منابع متغیر که به جمعآوری مستندات دقیق نیاز دارد.
2. چابک (Agile)
روش مدیریت پروژه چابک یا APM (Agile Project Management)، از دیگر روشهای مدیریت پروژه است. بهکار گیری این روش، خلاف متد آبشاری، برای پروژههای پیچیده، مانند توسعه نرمافزارها مناسب است. از نظر رویکرد و متدلوژی، میتوان گفت روش چابک، در نقطه مقابل روش آبشاری قرار میگیرد. همانطور که از نامش پیداست، سرعت و انعطاف، از ویژگیهای بارز این روش هستند. برای شروع متد چابک، نیاز به جمعآوری اطلاعات در حجم بالا و با جزئیات زیاد وجود ندارد. این در حالی است که با پیشرفت پروژه و ورود اطلاعات جدید، چرخه تحلیل و بررسی از نو آغاز میشود.
به عبارتی دیگر، در روش چابک، پروژه به بازههای زمانی کوچکتری به نام اسپرینت (Sprint) شکسته شده و از پیچیدگی آن کاسته میشود. با پیشرفت پروژه، هر یک از اسپرینتها به صورت مداوم کنترل شده و در صورت لزوم، به سرعت اقدامات لازم برای رفع نواقص و مشکلات، صورت میگیرد.
مزایای روش چابک
- انعطاف پذیری و آزادی عمل: از آنجا که مراحل ثابت و از پیش تعیین شدهای در مدل چابک وجود ندارد، آزادی عمل بیشتری برای اعمال تغییرات و تجربههای مختلف است. متد چابک، بستر پیادهسازی خلاقیت در پروژه را فراهم میکند.
- ریسک پایین: در روش مدیریت پروژه چابک، امکان دریافت بازخورد از تیمهای مختلف و همچنین سهامداران وجود دارد. این موضوع سبب میشود تغییرات لازم بهطور مداوم اعمال شود و ریسک شکست در پروژه تا حد زیادی کاهش یابد.
معایب روش چابک
- نبود برنامه ثابت: تاکید مدل چابک بر انطباق با تغییرات است. بنابراین، نبود یک برنامه ثابت، فرآیند برنامهریزی و تامین منابع را مشکل میکند.
- نیاز به تعامل زیاد: به دلیل نبودن برنامهریزی مشخص، لازم است تمام دپارتمانها بهصورت مداوم با هم در تعامل باشند. از سویی دیگر، به دلیل نیاز به دریافت بازخورد از سهامداران، پیوسته باید با آنان در ارتباط بود.
کاربرد روش چابک
به دلیل انعطاف زیاد روش چابک، میتوان از این متد برای مدیریت انواع پروژهها استفاده کرد. برای مثال، این متدلوژی در موارد زیر، بهترین عملکرد را از خود نشان میدهد.
- زمانی که تنها یک ایده کلی برای شروع یا طراحی یک نرمافزار در ذهن دارید.
- زمانی که پروژه نیاز به انطباق سریع با تغییرات مورد نظر شما دارد.
- اگر تعامل و ارتباط، در برابر برنامهریزی، نقاط قوت تیم شما محسوب میشوند.
برای آشنایی با دیگر روشهای مدیریت پروژه، در مقاله بعدی با ما همراه باشید.
افزودن نظر