انتخاب مناسبترین استراتژی دیجیتال مارکتینگ
هنگامیکه صحبت از استراتژیهای بازاریابی برای یک برند یا کسبوکار میشود، یکی از موضوعات مهم مورد بحث، این است که چه نوع استراتژی برای پاسخگویی به اهداف سازمانی کارآمد خواهد بود. در دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال، وبسایت و شبکههای اجتماعی از مهمترین داراییهای دیجیتال یک کسب و کار محسوب میشوند. بنا براین افزایش ترافیک وبسایت و دسترسی بیشتر به مخاطبان هدف در شبکههای اجتماعی از مهمترین اولویتهای موفقیت برای هر برندی هستند.
وبسایت و شبکههای اجتماعی، دو دارایی مهم دیجیتال
بهینهسازی موتورهای جستوجو (SEO) و فعالیت در شبکههای اجتماعی، نقش مهمی در افزایش میزان بازدید(ترافیک) کاربران از وبسایت برندها ایفا میکنند. برای درک بهتر هرکدام، لازم است تعریف کلی از هر دو مفهوم ارائه دهیم.
اینکه شما در اولین گزینههای پیشنهادی جستجوی گوگل باشید، نکته بسیار مهمی است و تمام تلاش متخصصان این حوزه دستیابی به چنین جایگاهی است. سئو ارگانیک (SEO Organic) را بهعنوان « پدربزرگ بازاریابی دیجیتال» میشناسند. سئو ارگانیک، مجموعهی فعالیتهایی است که بهصورت طبیعی، رتبهی سایت شما را کاهش داده و باعث میشود تا وبسایت شما در صفحات ابتدایی موتورهای جستوجو دیده شود. تولید محتوای متمایز و فعالیت در شبکههای مختلف، از اصلیترین ابزارهای سئو ارگانیک هستند که باعث جذب مخاطبان واقعی میشود، ازاینرو تلاش برای داشتن سئو ارگانیک مطمئنترین و بهترین را برای بهبود جایگاه سایت در موتورهای جستجو است. بنابراین فراموش نکنید که اگر بازدیدکنندگان شما واقعی باشند، دیگر نباید نگران از دست دادن مخاطبان خود باشید. از سوی دیگر، فعالیت دائم در رسانههای اجتماعی باعث هدایت مخاطبان به وبسایت میشود که این امر موجب افزایش حجم ارتباطات و درگیری مخاطبان میشود. با وجود اینکه ترافیک وبسایت و فعالیت در رسانههای اجتماعی هر دو دارای هدفی یکسان هستند، اما تفاوتهایی نیز دارند که در ادامه به آن میپردازیم.
1) سرعت اجرا
- رسانههای اجتماعی به سرعت پاسخ میدهند و بازخورد سریعتری دارند.
- ترافیک وبسایت برای رسیدن به نتایج یکسان، به زمان بیشتری نیاز دارد.
2) ریچ (Reach) یا تعداد بازدیدکنندگان
- اگر شما موفق به تولید محتوای وایرال (Viral content) باشید، امکان افزایش تعداد بازدیدکنندگان در صفحات اجتماعی افزایش مییابد.
- تعداد بازدیدکنندگان در وبسایتها با توجه به تعداد Keyword یا کلمات کلیدی متغیر است.
3) نوع محتوا
- عکس، تصویر و ویدئو برای مخاطبان در رسانههای اجتماعی بسیار جذاب است.
- محتوای متنی مانند بلاگ، اخبار و… برای افزایش بازدید از وبسایتها بسیار موثر است.
4) اهداف
- معمولا بازاریابان میکوشند بهوسیلهی رسانههای اجتماعی، برای برندشان، هویت و اعتبار بسازند یا آگاهی مخاطبان را نسبت به نامشان افزایش دهند تا از این طریق، مخاطبان را جذب کرده و وفاداری در آنان پدید آورند.
- یکی از اصلیترین اهداف فعالیت برای سئو وبسایت، این است که با تولید محتوای جذاب، مخاطبان را به وبسایت هدایت و اعتمادشان را جلب کرده تا از این طریق ترافیک وبسایت افزایش یابد.
5) شاخصهای ارزیابی عملکرد (KPI)
- اثربخشی رسانههای اجتماعی عمدتاً توسط میزان درگیری مخاطبان (Engagement) مشخص میشود.
- اثربخشی وبسایتها معمولا توسط میزان ترافیک و تعداد کلیلکها سنجیده میشوند.
نقاط قوت و ضعف بهینهسازی موتورهای جستجو و بازاریابی شبکههای اجتماعی
با توجه به تفاوتهای ذکرشده، چه نقاط قوت و ضعفی در میان این دو استراتژی وجود دارد؟
رسانههای اجتماعی
نکات مثبت:
- بهترین ابزار برای افزایش انگیجمنت یا درگیری مخاطبان است که بهراحتی و با بودجهای بسیار اندک راهاندازی میشود.
- مخاطبان در رسانههای اجتماعی قادرند محتوای مورد علاقهشان را به اشتراک بگذارند و آزادانه درمورد نظراتشان صحبت کنند.
- یکی از مهمترین نکات مثبت رسانههای اجتماعی، بازاریابی دهان به دهان (Word of Mouth) است که به تنهایی باعث افزایش اعتبار هویت برند در فضای دیجیتال میشود.
نکات منفی:
- لایک، کامنت و اشتراکگذاری، بهصورت قطعی باعث افزایش ترافیک و جذب مخاطبان نمیشود.
- طبق آخرین آمار سال 2017 میلادی، بهینهسازی موتورهای جستجو یا سئوی وبسایت، ترافیک بیشتری را جذب میکند.
سئو (SEO)
نکات مثبت:
- استفاده از کلمات کلیدی، یکی از مطمئنترین راهها برای بهتر دیدهشدن است، چراکه هرچه در صفحات ابتدایی موتورهای جستوجو دیده شوید، بازخوردهای بهتر و مثبتتری دریافت میکنید.
- معمولا محتوای متنی قابلیت ارجاع (Reference) بیشتری دارد.
- مردم معمولا برای جستوجو، ابتدا سراغ موتورهای جستوجو میروند. طبق گزارشات منتشرشده توسط موسسه Econsultancy، 61% مردم قبل از خرید محصولات یا استفاده از خدمات، دربارهی آن در اینترنت جستجو میکنند و سپس، اقدام به خرید میکنند؛ پس وبسایت میتواند بستر مناسبی برای تبلیغ محصولات یا خدمات شما باشد.
نکات منفی:
- مبحث سئو SEO همانند یک مشعلی است که آهسته میسوزد. نتایج حاصل از این اقدامات بر وبسایت ممکن است ماهها و حتی سالها به طول بیانجامد.
- پیدا کردن Keyword یا کلمات کلیدی برای هر برند یا کسبوکار ممکن است کاری زمانبر و در عین حال پیچیده باشد که معمولا توسط متخصصین انجام میشود.
حال این سوال پیش میآید که کدام استراتژی دیجیتال مناسب برند یا کسبوکار شما است؟
هرکدام از این استراتژیها دارای نقاط ضعف و قوت هستند، اما اکثر بازاریابان به این نتیجه رسیدهاند که استفاده از هردو آنها لازم و ضروری است و به نوعی مکمل یکدیگر است. تولید محتوا در وبسایتها به شما کمک میکند تا بیشتر در معرض دید مخاطبان هدف قرار بگیرید و در طرف مقابل، رسانههای اجتماعی کمک میکنند تا محتوای شما سریعتر در معرض دید مخاطبان قرار بگیرد.
در نهایت میتوان گفت، بهتر است تمرکز خود را فقط و فقط به یک استراتژی محدود نکنید، چرا که ممکن است نتایج دلخواه را دریافت نکنید.
آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان، با تحلیل وضعیت برند شما در بازار، بهترین و خلاقترین راه را در کوتاهترین زمان ممکن در اختیار شما قرار میدهد. انتخاب نادرست استراتژیهای بازاریابی، ممکن است خسارات جبران ناپذیری برای کسبوکار شما بههمراه داشتهباشد. آژانس بازاریابی دیجیتال ماکان، با ارائهی راهکارها و متدهای نوین بازاریابی برنامهای استراتژیک و منسجم برای حضور قدرتمند شما در دنیای دیجیتال طراحی میکند تا تجربهای بینظیر از فضای دیجیتال، بهدست آورید.
افزودن نظر