پس از اینکه با انواع تبلیغات دیجیتال درونبرنامهای آشنا شدید، نوبت به آن رسیده که در مورد مدلهای قیمتگذاری در این تبلیغات و به طور کلی در دیجیتال مارکتینگ اطلاعات کسب کرده و بتوانید متناسب با هدف کمپین تبلیغاتی و نتایج مورد انتظار خود، بهینهترین مدل پرداخت را انتخاب کنید. این مدلها بر محور 3 فاکتور اصلی میزان بازدید، نرخ کلیک و انجام یک عمل بنا شدهاند.
1) هزینه در ازای هزار نمایش (CPM)
همان گونه که از نام آن پیداست، در مدل Cost Per Mille (CPM) یا هزینه به ازای هر هزار نمایش یا Impression، به ازای هر هزار نمایش آگهی در یک رسانه، به صاحب آن پول پرداخت میشود. در بیانی دیگر، عبارت CPM را Cost Per Million نیز مینامند، که در این حالت به ازای هر یک میلیون بار نمایش تبلیغات، هزینه دریافت میشود. استفاده از این مدل پرداخت برای کسب و کارهای نوپا که نیازمند افزایش آگاهی از برند هستند، مناسب است، چرا که به میزانی که Impression بالاتری داشته باشند، بیشتر دیده شدهاند و نام برند آنها در ذهن مخاطب پررنگتر نقش خواهد بست.
2) هزینه در ازای هر بار نصب (CPI)
در مدل Cost Per Install (CPI)، به ازای هر بار نصب اپلیکیشن توسط کاربران، هزینه پرداخت خواهید کرد. نکته مهم برای استفاده از این مدل این است که پرسونای مخاطبان هدف خود را بشناسید و بدانید آنها بیشتر در کدام اپلیکیشنها حضور دارند، تا در زمان و مکان درست بتوانید در آن رسانهها تبلیغ کرده و آنها را به نصب برنامه خود ترغیب کنید. برای این منظور تبلیغ شما باید به بهینهترین حالت طراحی شده و در آن به ویژگیهای کلیدی اپلیکیشن اشاره شده باشد. استفاده مناسب از دکمههای فراخوان یا CTA ضروری است.
3) هزینه در ازای انجام یک عمل (CPA)
در مدل Cost Per Action (CPA)، در ازای انجام عمل مورد نظر ما توسط مخاطب، هزینه پرداخت میشود. برای مثال، اگر هدف شما خرید کردن افراد از اپلیکیشن باشد، تنها به ازای هر بار ثبت خرید توسط کاربران، هزینه پرداخت میشود. سپس بسته به نوع کسب وکارتان، باید از بهینه بودن هزینهی CPA اطمینان حاصل کنید. برای مثال، اگر تعداد خرید محصولات درون اپلیکیشن برایتان ملاک است، باید میزان CPA را با نرخ سود حاصل از هر خرید مقایسه کنید.
4) هزینه در ازای هر کلیک (CPC)
در مدل Cost Per Click (CPC)، به ازای هر کلیک مخاطبان روی تبلیغ شما، هزینه پرداخت خواهد شد.این تبلیغات غالباً مخاطب را به صفحهی دانلود اپلیکیشن هدایت میکند. هنگام بهکارگیری این مدل پرداخت باید بسیار حساب شده عمل کنید، چراکه این روش زمانی مناسب است که هدف شما آگاهی از برند باشد. در صورتی که نرخ کلیک بالا باشد اما نرخ دانلود به همان میزان بالا نرود، نشان دهندهی این است که به مخاطب هدف خود را به درستی انتخاب نکرده و یا صفحه شما در فروشگاه اپلیکیشن، بهینه نشده است.
5) هزینه به ازای نمایش کامل ویدیو (CPCV)
در مدل Cost Per Complete View (CPCV)، به ازای هر بار نمایش کامل ویدیو به مخاطبان، هزینه پرداخت میشود. این روش غالباً زمانی مناسب است که بخواهید میزان جذابیت یک ویدیوی تبلیغاتی را بسنجید و ارزیابی کنید تا چه میزان کاربران ویدیو را تا انتها دنبال کردهاند. سپس میتوانید در انتهای ویدیو از CTA استفاده کرده و مخاطبان را به لندینگ پیج دلخواه خود هدایت نمایید.
6) هزینه پرداختی به ازای هر لید (CPL)
در این روش که غالباً هنگام شروع به کار یک پروژه جدید استفاده میشود، هزینه پرداختی به ازای تولید هر مشتری راغب یا لید Cost Per Lead، محاسبه خواهد شد. به عنوان مثال فرض کنید با استفاده از استراتژیهای هدایت Lead، جهت دستیابی به اطلاعات مشتریان راغب، یک فرم طراحی کردهاید. شما باید به ازای هر مخاطب این فرم را پر میکنند، هزینه پرداخت کنید. برای محاسبه CPL، باید هزینه پرداخت شده برای تولید لید را بر تعداد لیدهای ایجاد شده تقسیم نمایید. در صورتی که افزایش لید منجر به افزایش مشتریان بالفعل شما نشود، به این مفهوم است که در شناخت پرسونای مخاطب خود موفق نبودهاید و یا باید در تبلیغ خود اصلاحاتی انجام دهید.
7) هزینه پرداختی به ازای هر سفارش (CPO)
در این مدل هزینه پرداختی به ازای تبدیل هر لید به خریدار (مشتری) یا Cost Per Order (CPO)، محاسبه میشود. مدل CPO در واقع زیرمجموعهی مدل CPA است. این مدل برای ارزیابی اثربخشی کمپین تبلیغاتی، هنگامی که هدف افزایش فروش اپلیکیشن باشد، استفاده میشود.
برای اطمینان از بهینه بودن هزینههای تبلیغات دیجیتال، باید پس از محاسبه و تخمین هزینهها، به صرفهترین روش را انتخاب کنید. به علاوه به عنوان صاحب رسانه، میتوانید از تست A/B جهت بهینهسازی تبلیغ خود استفاده نمایید. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان، با ارائهی خدمات مختلف دیجیتال مارکتینگ، کسب و کار شما را در دنیای دیجیتال متحول میسازد.
افزودن نظر