در مقاله قبلی با اهمیت انتخاب روش مدیریت پروژه و همچنین توضیحاتی درباره متد آبشاری و چابک، آشنا شدید. در این مقاله، شما را با دو روش پرکاربرد دیگر در مدیریت پروژه، یعنی متد ترکیبی و اسکرام آشنا خواهیم کرد.
3. روش ترکیبی (Hybrid)
همانطور که از نامش پیداست، در روش ترکیبی، از ترکیب دو روش آبشاری و چابک برای مدیریت پروژهها استفاده میشود. در روش هایبرید یا ترکیبی، بهینهترین بخشهای این دو روش با هم ترکیب میشوند تا بتوان در اکثر پروژهها از آن بهره گرفت.
در این روش، بر جمعآوری و تحلیل دادهها در ابتدای پروژه تاکید میشود. این ویژگی، از روش آبشاری وام گرفته شده است. از طرفی دیگر، این روش با تاکید بر تکرار سریع فرآیندها، از انعطاف روش چابک بهره میگیرد.
به عبارت ساده، از ترکیب ویژگیهای مثبت دو روش چابک و آبشاری، روش بهینهتری حاصل میشود که به آن روش چابک ساختاریافته یا Structured Agile نیز میگویند.
مزایای روش ترکیبی
- انعطافپذیری بالاتر: به غیر از فاز برنامهریزی اولیه، روش ترکیبی در مقایسه با روش آبشاری از انعطافپذیری بالایی برخوردار است. تا زمانی که تغییری اساسی در نیازها و الزامات پروژه رخ ندهد، میتوان تغییرات را در فازهای مختلف اعمال کرد.
- نظم و ساختاریافتگی بیشتر: یکی از ایرادات وارد شده به روش چابک، نبود فاز برنامهریزی اولیه و ساختار منظم است. اما از آنجا که در متد ترکیبی فاز نیازسنجی و برنامهریزی اولیه از روش آبشاری وام گرفته شده است، این مشکل برطرف شده و کارایی متد هایبرید بالاتر میرود.
معایب روش ترکیبی
- نیاز به توافق بیشتر: از آنجا که در این روش، دو روش کاملا متضاد با هم تطبیق مییابند، ممکن است نیاز به همفکری و توافق بیشتری برای تعیین میزان انعطافپذیری یا ساختاریافتگی و برنامهریزی دقیق فاز اولیه میان اعضای تیم و مدیر پروژه صورت گیرد.
- نه آنقدر منعطف، نه آنقدر ساختاریافته: لازم است بدانید روش ترکیبی، نه به اندازه روش آبشاری ساختاریافته است و نه به میزان روش چابک انعطافپذیر. به همین دلیل، برای ایجاد تغییرات و تکرار فرآیندهای پروژه، لازم است محدودیتهای بودجه و زمانبندی را به صورت مداوم لحاظ کنید.
کاربرد روش ترکیبی یا Hybrid
بهتر است از روش ترکیبی، برای مدیریت پروژههایی استفاده شود که نیاز به برنامهریزی و ساختار منظم در آنها، با نیاز به انعطافپذیری و تکرار یا اصلاح فرآیندها، برابری میکند. این حالت، معمولا در پروژههایی با ابعاد متوسط که نسبتا پیچیده، اما دارای بودجه ثابت هستند، رخ میدهد. در این حالت، معمولا ایدهای از محصول نهایی وجود دارد، اما در عین حال نیاز به تجربه، آزمودن و تکرار برخی فرآیندها نیز محسوس است. به همین دلیل، همکاری و تعامل اعضای تیم در روش هایبرید لازم است.
4. متد اسکرام (Scrum)
روش اسکرام، یک چارچوب و رویکرد متفاوت و البته محبوب برای اجرای متد چابک در مدیریت پروژه است که در توسعه نرمافزار کاربرد زیادی دارد. نام اسکرام از بازی راگبی گرفته شده است؛ اسکرام در این بازی، به حالتی گفته میشود که بازیکنان دو تیم برای تصاحب توپ، دور هم حلقه میزنند. این نام، یادآور ماهیت پروژههایی است که نیاز به همکاری و تعامل در آن به شدت پررنگ است.
تمرکز روش اسکرام، بر تیمهای پروژه، اسپرینت یا بازههای زمانی کوتاه و استندآپ میتینگ (جلسات ایستاده روزانه) است. هدف این روش، بهبود ارتباطات، اثربخشی کار تیمی و تسریع پیشرفت پروژه است. صاحب محصول (Product Owner)، اسکرام مستر (Scrum Master) و اعضای تیم، نقشهای اصلی را در این چارچوب بازی میکنند.
مراحل انجام پروژه در چارچوب اسکرام به این شرح است:
- تهیه بک لاگ محصول (Product Backlog): سندی است که در آن تمام نیازها و خواستههای مالک محصول گنجانده و اولویتبندی میشود.
- فازبندی پروژه: هر پروژه به فازهای مختلفی تقسیم میشود. معمولا هدفگذاری و تحویل پروژه نیز بر اساس همین فازها صورت میگیرد.
- برنامهریزی و تهیه سند اسپرینت (Sprint Backlog): در این مرحله باید فهرستی از وظایف و اهداف هر اسپرینت (چرخه کوتاه مدت توسعه محصول که معمولا بین 1 تا 4 هفته طول میکشد) و همچنین چگونگی رسیدن به آن اهداف تهیه شود.
- برگزاری جلسات ایستاده روزانه یا استندآپ میتینگ: در این جلسات روزانه، که با حضور تمام اعضای تیم و اسکرام مستر برگزار میشود، به شرح مختصری از فعالیتهای انجام شده و در حال انجام پرداخته میشود. این جلسات به صورت ایستاده تشکیل شده و نهایتا در 15 دقیقه به اتمام میرسد.
- بررسی پیشرفت پروژه در هر اسپرینت: پس از بررسی نتایج جلسات روزانه، لازم است میزان پیشرفت پروژه بر اساس سند اسپرینت بررسی شود. در نهایت گزارشی به دست میآید که به آن گزارش اسپرینت میگوییم.
- بازنگری و تصمیمگیری برای اسپرینت بعدی: در این مرحله، تحلیلی کلی از روند پروژه، نقاط قوت، نقاط قابل بهبود و چگونگی بهبود کار تیمی به دست میآید. خروجی این مرحله که شامل پیشنهادات و تصمیماتی برای بهبود کار است، مبنای برنامهریزی و شروع اسپرینت بعدی قرار خواهد گرفت.
مزایای روش اسکرام
- امکان مدیریت پروژههای پیچیده: وجود اسپرینتها و شکستن پروژه به بازههای زمانی کوتاهتر، اسکرام را به چارچوبی مناسب برای مدیریت پروژههای پیچیده تبدیل میکند.
- سرعت بالا: وجود اسپرینتها و جلسات ایستاده روزانه، سبب میشود فرآیند اعمال تغییرات با سرعت بیشتری انجام شود.
- تمرکز بر کار تیمی: از آنجا که تعامل و کار تیمی، یکی از مهمترین ویژگیهای چارچوب اسکرام است و همه اعضا، وظایف خود را مدیریت میکنند، تمام اعضای تیم روی پروژه مسلط هستند.
معایب روش اسکرام
امکان تاخیر در پایان پروژه: درست مانند مدل چابک، به دلیل نبود تاریخ مشخص و برنامهریزی دقیق برای پایان پروژه، امکان به تعویق افتادن زمان پایان پروژه در چارچوب اسکرام وجود دارد.
ریسک بالا: در صورتی که اعضای تیم، از انگیزه و تجربه کافی و همچنین توانایی مدیریت وظایف خود بهرهمند نباشند، امکان شکست در پروژه بالا میرود. بهعلاوه، اگر هر یک از اعضای تیم، پروژه را نیمهکاره رها کنند، در نتیجه نهایی تاثیر منفی خواهد گذاشت.
کاربرد چارچوب اسکرام
استفاده از این رویکرد در تیمهای حرفهای، باتجربه، منظم و دارای انگیزه بالا، مناسب است، چرا که اعضای این تیمها میتوانند ضمن برقراری تعامل موثر با یکدیگر، اولویتها و نیازهای پروژه را به درستی شناسایی کنند. استفاده از چارچوب اسکرام در پروژههای بزرگ، با تیمهای کوچک (حداکثر تا 9 نفر)، موفقیت آمیز است.
برای آشنایی با دیگر روشهای مدیریت پروژه، ما را در مقاله بعدی دنبال کنید.
افزودن نظر