فرض کنید یه شرکت موفق شده محصولات یا خدماتی عالی و سطح بالا رو عرضه کنه و طبق یه برنامه کسبوکار (Business Plan) قوی در حال پیشرفته. اما قدم بعدی چیه؟ توی مرحله بعدی لازمه مدیر اون شرکت، هدفهایی روشن و قابلاندازهگیری تعیین کنه و برای رسیدن به اون اهداف برنامهریزی کنه؛ به عبارت دیگه، یه چارچوب مدیریتی واضح و مشخص لازمه تا به کمک اون بشه بررسی کرد که آیا کسبوکار در مسیر درستی حرکت میکنه یا نه. مدل EFQM یکی از این چارچوبهاست که بهطور خاص بر کیفیت تمرکز میکنه.
اگه شما هم از موفقیتهای مقطعی و کوتاهمدت خسته شدین و حالا به دنبال راهی برای موفقیت پایدار و طولانیمدت کسبوکارتون هستید، وقتش رسیده تا استراتژی خودتون رو با مدل EFQM بازطراحی کنید. در این بلاگ قراره به این بپردازیم که مدل EFQM چیه و اساسا چطور کار میکنه. پس با ما همراه باشید.
مدل EFQM چیه؟
EFQM از عبارت European Foundation for Quality Management به معنی «بنیاد مدیریت کیفیت اروپا» گرفته شده. بنیاد مدیریت کیفیت اروپا نه تنها این مفهوم رو نامگذاری کرده، بلکه اون رو توسعه داده.
بهطور کلی، مدل تعالی سازمانی EFQM بهعنوان یه مدل جامع مدیریت کیفیت شناخته میشه. آخرین نسخه این مدل یعنی ٢٠٢٠ EFQM از ۷ معیار اساسی تشکیل شده و هدف اصلی اون بهبود عملکرد عملیاتی در همه حوزهها و در همه سطوح کسبوکاره. با کمک مدل EFQM مدیرها میتونن درک و تحلیل درستتری از رفتار، تفکر و فرهنگ سازمان خودشون داشته باشن.
این مدل با ارائه یه دید کلی و همهجانبه از سازمان، میتونه نقاط بهبود رو شناسایی کنه و در عین حال تکنیکها و ابزارهایی رو برای سنجش میزان بهبود در طول زمان فراهم میکنه. نکته اصلی در این مدل تشخیص ارتباط بین علتها و معلولهاست: کسبوکارها باید این موارد رو بهدقت تجزیهوتحلیل کنن:
- اقداماتی که انجام دادن.
- نتایجی که بهدنبال اون اقدامها کسب کردن.
- شکافهایی که بین نتایج موردانتظار و نتایج کسبشده اونها وجود داره.
به زبون سادهتر مدل EFQM یه چارچوب مدیریتیه که با تمرکز بر کیفیت، به سازمانها کمک میکنه تا تشخیص بدن که در حال حاضر در کدوم قسمت از «مسیر تعالی» خودشون قرار دارن و برای پیشرفت بیشتر باید چه اقداماتی انجام بدن.
نحوه پیدایش و تکامل مدل EFQM به چه شکله؟
اولین نسخه از مدل تعالی EFQM در اواخر دهه ١٩٨٠منتشر شد و هدف اون ایجاد یه چارچوب واحد برای مدیریت سازمانها بود تا به عملکرد موثر اونها کمک کنه. هدف نهایی از بهکارگیری مدل EFQM تقویت رقابتپذیری کلی در اقتصاد اروپا بود.
مدل EFQM از همون ابتدا یکی از سیستمهای پیشرو در مدیریت کیفیت بوده و همچنان هم بهطور مداوم در حال توسعه است. آخرین بهروزرسانی این مدل در سال ۲۰۱٩ اتفاق افتاد. مدل ٢۰١٣ EFQM که تا اون زمان استفاده میشد، در این سال بهطور اساسی تغییر کرد و تحت عنوان «مدل ٢٠٢٠ EFQM» منتشر شد.
جدیدترین نسخه از این مدل تمرکز بیشتری بر فرهنگ سازمانی داره. در ادامه این بلاگ، ساختار جدید این مدل رو بهطور جزئی بررسی میکنیم.
مدل EFQM چطور عمل می کنه؟
بهطور کلی، مدل EFQM توصیف میکنه که یه شرکت برای اینکه در عمل به تعالی و برتری دست پیدا کنه، باید چه نیازمندیهایی رو برآورده کنه. این نیازمندیها بر اساس ٧ معیار تعیین میشن و در سه بخش کلی مسیریابی، اجرا و نتایج تقسیمبندی میشن. اگه کمی بیشتر بررسی کنیم، متوجه میشیم که چند سوال ساده اما اساسی در این ۳ بخش وجود داره:
مسیریابی (Direction): چرا سازمان وجود داره؟ چه هدفی رو برآورده میکنه؟ چرا باید یه استراتژی مشخص داشته باشه؟
اجرا (Execution): سازمان چطور میخواد به هدف و استراتژی خودش دست پیدا کنه؟
نتایج (Results): تا حالا چه دستاوردهایی داشته؟ در آینده قصد داره به کجا برسه؟
به زبون سادهتر، مدل EFQM، هدف، چشمانداز و استراتژی یه سازمان (چرایی) رو به مزایایی که برای ذینفعهای خودش ایجاد میکنه (چگونگی) و کسب برتری پایدار در نتایج (چه) مرتبط میکنه.
در ادامه این اجزا رو با جزئیات بیشتری بررسی میکنیم:
-
مرحله مسیریابی از مدل EFQM
مسیریابی با مشخص کردن ماموریت، چشمانداز و ارزشها به سازمانها این امکان رو میده تا به فعالیتها و کارمندهای خودشون جهت بدن. به این ترتیب فرهنگ سازمانی شکل میگیره و یه مسیر مشخص یا همون استراتژی تعیین میشه.
بنابراین، این بخش کاملا بر آینده شرکت متمرکزه و از ۲ معیار اساسی تشکیل میشه:
۱– هدف، چشمانداز و استراتژی
اون چیزی که سازمانهای برجسته رو از بقیه سازمانها متمایز میکنه، یه هدف و ماموریت الهامبخش، یه چشمانداز بلندپروازانه و یه استراتژی موثر برای خلق ارزش پایداره.
۲– رهبری و فرهنگ سازمانی
یه سازمان عالی ارزشهایی یکسان رو در همه سطوح خودش به اشتراک میذاره و یه فرهنگ موفقیتگرا رو به وجود میاره. رهبران موفق میتونن یه الگوی خوب باشن.
-
مرحله اجرا از مدل EFQM
در طول مرحله اجرا باید روی اجرای استراتژی تمرکز کرد. این بخش بهطور کلی به ٣ معیار تقسیم میشه:
٣– مشارکت ذینفعها
کسبوکارها باید ذینفعهای خودشون رو بشناسن و درک کنن و با اونها مشارکت داشته باشن. بهعبارت دیگه کسبوکارها باید بهطور دقیق بررسی کنن که هر کدوم از این ذینفعها، برای مثال مشتریها، کارمندها یا جامعه، چه نقشی در موفقیت اونها ایفا میکنن.
۴- ایجاد ارزش پایدار
کسبوکارهای موفق بهخوبی میدونن که فقط با ایجاد ارزش پایدار برای ذینفعهای خودشون میتونن در طولانیمدت موفق بمونن و عملکردشون رو بهبود بدن.
۵– هدایت عملکرد و تحول
شرکتهایی که میخوان امروز و در آینده موفق باشن باید همزمان که روی بهبود عملکرد فعلی خودشون تمرکز میکنن، نوآور و پذیرای تغییرات هم باشن.
-
مرحله نتایج از مدل EFQM
هر اون چه رو که یه شرکت در محدوده مسیریابی و اجرا به دست میاره، میتونیم با کمک ۲ معیار مرکزی نتایج اندازهگیری کنیم:
۶– درک ذینفعها
سازمانها باید نتایج رو بر اساس بازخوردی که از ذینفعهای کلیدی میگیرن، بررسی کنن.
٧– عملکرد استراتژیک و عملیاتی
همزمان سازمانها باید روی نتایج عملکردی کلیدی خودشون نظارت داشته باشن؛ منظور از نتایج عملکردی کلیدی همه شواهدیه که نشون میدن آیا یه شرکت موفق به تحقق اهداف، اجرای استراتژی، خلق ارزش و آغاز تغییر شده یا نه.
در اصل، هر کدوم از هفت معیار در مدل EFQM رو میشه به چند زیرمعیار تقسیم کرد که هر کدوم از این زیرمعیارها به نوبه خودشون دارای نقاط شروع احتمالی برای اجرای عملی هستن.
مزایا و معایب مدل EFQM
مدل EFQM هم مثل هر مدل و چارچوب دیگهای مزایا و معایب مخصوص به خودش رو داره که در ادامه به اونها میپردازیم.
مزایای مدل EFQM
مدل EFQM به سازمانها کمک میکنه تا تغییرات رو مدیریت کنن و عملکرد خودشون رو بهبود بدن. به این ترتیب، مزایای قابلتوجهی رو برای کسبوکارها به همراه داره:
- مدل EFQM به شرکتها کمک میکنه تا اهداف خودشون رو تعریف کنن و یه فرهنگ خلق ارزش رو ایجاد کنن که بر اهداف مشترک تمرکز میکنه.
- در این چارچوب تغییرات بهطور فعال انجام میشن. این مدل یه چارچوب آزمودهشده و واقعی برای اقدام ارائه میده تا انجام اقدامات رو تا حد امکان ساده کنه.
- با اطمینان از اینکه فرایندها بهطور مداوم تجزیهوتحلیل و بهینهسازی میشن، مدل EFQM به پرورش رویکرد چابکی در سازمان کمک میکنه.
- این مدل از نوع پایانبازه (open-ended) و به جای ارائه یه مسیر درست، یه «جعبه ابزار» از رویکردهای مختلف رو ارائه میده که شرکتها میتونن با توجه به شرایط خودشون رویکرد مناسب رو از این جعبه ابزار انتخاب کنن.
- در مدل EFQM بازخورد گرفتن از ذینفعهای مهم برای بهبود هرچه بیشتر عملکرد سازمان، اهمیتی ویژه داره.
معایب مدل EFQM
در عین حال، مدل EFQM خالی از عیب و چالش نیست. معایب مدل EFQM شامل این موارد میشه:
- این مدل برای مدیریت تغییر در بلندمدت طراحی شده؛ بنابراین برای دستیابی به اهداف کوتاهمدت کارایی زیادی نداره.
- این یک چارچوب با قابلیت خودارزیابیه که نیاز به نظم و انضباط زیادی داره و جای سواله که آیا با وجود ابزارهای ارزیابی ساده، این ارزیابیها به اندازه کافی عینی و درست انجام میشن؟
- خیلی از اصطلاحات بهکاررفته در مدل، بهشکلی مبهم فرموله شدن یا به قدر کافی خوب تعریف نشدن. این موضوع کار کردن با مدل EFQM رو دشوار میکنه.
- برای اجرای مدلهای بسیار جامع مثل این مدل، داشتن سطح بالایی از تعهد و رهبری در همه سطوح شرکت ضروریه و این موضوع میتونه چالش بزرگی برای کسبوکارها باشه.
- مدل EFQM بسیار گسترده است و بنابراین اجرای اون پیچیدگی خاص خودش رو داره. بهعلاوه این مدل فقط در سطوح مدیریتی و ارشد سازمانها کار میکنه، نه برای تیمها یا کارمندها.
سازمانها برای این که نحوه عملکرد خودشون رو در مدل EFQM ارزیابی کنن، میتونن از منطق رادار (RADAR logic) استفاده کنن تا عملکرد خودشون رو در این مدل بهبود بدن.
همونطور که در این بلاگ گفتیم، مدل EFQM، یه چارچوب جامع برای بهبود مستمر سازمانها به حساب میاد و به اونها کمک میکنه تا در دنیای پررقابت کسبوکارهای امروزی، بتونن به برتری دست پیدا کنن. با استفاده از این مدل، میتونید نقاط قوت و ضعف سازمان خودتون رو شناسایی کنید، اهداف مشخصی رو در نظر بگیرید و بهطور مداوم عملکرد خودتون رو بهبود بدید. یادتون باشه که برای پیادهسازی موفق این مدل، تعهد مدیرهای ارشد، مشارکت همه کارمندها و یه برنامهریزی دقیق ضروریه. اگه میخواید سازمانتون به یه سازمان یادگیرنده و مبتنی بر مشتری تبدیل بشه، مدل EFQM میتونه بهترین راهنمای شما باشه.
اگه در مسیر پیشرفت و تعالی سازمانتون حس کردید که برای پیشبرد بهتر کمپینهای تبلیغاتی خودتون نیاز دارید این فعالیتها رو به یه آژانس تبلیغاتی برونسپاری کنید، میتونید با خیال راحت این کار رو به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان بسپرید.
منبع:
https://mooncamp.com/
افزودن نظر