در این بلاگ قصد داریم تفاوتهای میان بازاریابی عملکردی و Programmatic Marketing را بیان کنیم. پیشتر به صورت جداگانه به این دو موضوع پرداختهایم اما برای یادآوری اشارهای کلی به هر دو موضوع خواهیم داشت و در نهایت به بررسی تفاوتهای هر دو روش میپردازیم.
Programmatic Marketing یکی از جدیدترین روشهای دیجیتال مارکتینگ است که دقیقا مشخص میکند چه تبلیغی در چه جایگاهی و برای چه مخاطبانی مناسب است. عواملی چون Demand Side Platform و Supply Side Platform در Programmatic Advertising تاثیرگذارند. Demand Side Platform یا DSP پلتفرمی است که به واسطه اطلاعاتی که از تبلیغدهنده دریافت کرده است، تصمیم میگیرد که چه تبلیغی را انتخاب کند. Supply Side Platform یا SSP پلتفرمی است که پیشنهادها را از DSP دریافت میکند و بر اساس قیمت جایگاههای تعیین شده توسط انتشاردهندهها، تصمیم میگیرد که چه جایگاهی برای انتشار چه تبلیغی مناسب است.
در پرفورمنس مارکتینگ یا بازاریابی عملکردی که پیشتر در مورد آن توضیح دادهایم، هزینهها بر اساس نتیجهای که به دست میآید محاسبه میشود و هدفی که در بازاریابی عملکردی یا پرفورمنس مارکتینگ دنبال میشود، بهینهسازی کمپینها، داشتن تبلیغات هدفمند، قیمتگذاری تبلیغات بر اساس عملکرد آنها و در نهایت دستیابی به نتیجه بهتر است.
تفاوتهای میان Programmatic Marketing و بازاریابی عملکردی
Programmatic Marketing و بازاریابی عملکردی در چهار فاکتور نرخ بازگشت سرمایه، ریسک اشتباهات، دسترسی به رسانهها و میزان زمان مصرفی با هم متفاوتاند. در ادامه به تفاوتهای میان Programmatic Marketing و بازاریابی عملکردی میپردازیم.
نرخ بازگشت سرمایه
در صورتی که امکان تقلبها و کلاهبرداریهای آنلاین را نادیده بگیریم، میتوانیم بگوییم که Programmatic Marketing نرخ بازگشت سرمایه بالایی دارد اما محاسبه ROI در بازاریابی عملکردی یا پرفورمنس مارکتینگ به مراتب از Programmatic Marketing آسانتر است چرا که دقیقا برای نتیجهای که به دست آمده و انتظارش را داشتهایم، هزینه میکنیم؛ هرچند که کلیک روی تبلیغاتی که در کمپینهای بازاریابی عملکردی استفاده میشوند، لزوما منجر به افزایش زیادی در نرخ تبدیل نمیشوند اما باز هم این روش از Programmatic Marketing بهتر است.
ریسک اشتباهات
به دلیل نوین بودن Programmatic Marketing امکان اینکه ما جایگاهی اشتباه را برای تبلیغات در نظر بگیریم بسیار زیاد است اما با استفاه از Performance Marketing یا بازاریابی عملکردی، امکان وقوع این مشکل به مراتب پایینتر است. علاوه بر این بازاریابی مشارکتی که گونهای از بازازیابی عملکردی است، به ما کمک میکند تا در عین حال که کمتر هزینه میکنیم، کار را آسانتر پیش ببریم.
دسترسی به رسانهها
در Programmatic Marketing وقتی با یک SSP همکاری میکنیم، به رسانههای محدودتری دسترسی داریم؛ چرا که هر SSP با رسانههای مختص به خودش همکاری میکند اما در Performance Marketing محدودیتی در دسترسی به رسانهها نداریم و میتوانیم با هر رسانهای همکاری کنیم.
زمان صرف شده
هنگامی که در تبلیغات صحبت از زمان صرف شده میشود، Programmatic marketing رتبه بالاتری را به نسبت بازاریابی عملکردی کسب میکند، چرا که با اتوماسیون این فرآیند، فرصت بیشتری برای رسیدگی به پروسههای دیگری داریم که قابلیت اتوماتیک شدن را ندارند. برعکس Programmatic marketing، فرآیند بازاریابی عملکردی دست و پاگیرتر است و برای رسیدن به نتیجه مورد نظر به صرف زمان بیشتری نیاز دارد؛ برای مثال مذاکره و ارزیابی نتیجهها از عواملی هستند که نیاز این روش به صرف زمان را افزایش میدهد. در هر حال نتیجه هر دو روش چه با صرف زمان بیشتر و چه با صرف زمان کمتر، افزایش نظارت روی عملکردها و کنترل موقعیتها است.
هر دو روش مزایا و معایب خودشان را دارند و کاربرد آنها برای استفاده در موقعیتهای مختلف، متفاوت است. هر چند که استفاده از هر روش به معنای بیتوجهی به روش دیگر نیست و حتی این امکان وجود دارد که برای اجرای یک کمپین بازاریابی یکسان، از هر دو روش بهره ببریم. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان همواره تلاش میکند تا با اجرای کمپینهای بازاریابی متنوع و متناسب، شما را در دستیابی به نتیجه دلخواهتان یاری کند.
افزودن نظر