ما عاشق روزهای تعطیل هستیم. روزهایی که فرصت پیدا میکنیم کمی از پروژهها و وظایف کاریمون فاصله بگیریم و با ذهنی آروم فقط و فقط استراحت کنیم. اما واقعیت اینه که همیشه تعطیلات برای ما به این شکل سپری نمیشه. گاهی اوقات نگرانی پروژههای نیمهتموم، تماسهای کاری و ایمیلهای پاسخداده نشده مثل کابوسی ذهن ما رو پر میکنن و اجازه نمیدن تا از این تعطیلات اونجور که باید، لذت ببریم.
بهتره نگاهی به اون روی سکه بندازیم! گاهی اوقات در محل کار اونقدر ذهنمون مشغول مسائل شخصی میشه که هر چی تلاش میکنیم روی کار متمرکز بمونیم باز هم فکرمون به جای دیگه پرواز میکنه. تا جایی که در پایان یه روز کاری، ناگهان خودمون رو در وضعیتی میبینیم که تقریبا هیچکدوم از وظایف شغلیمون رو به نتیجه نرسوندیم. این جور مواقع، ممکنه آرزو کنیم که ای کاش در مغزمون یه دکمه داشتیم که با فشار دادن اون میتونستیم افکار اضافی رو خاموش کنیم و روی انجام وظایفمون متمرکز بشیم.
اما اگه بخوایم واقعبین باشیم این کار امکانپذیر نیست. پس بهتره راهحل این مسئله رو در جای دیگه جستجو کنیم. مهمترین راهکاری که برای این موضوع وجود داره اینه که در محل کار و زندگی شخصی مرزها رو جدی بگیریم و بتونیم با یاد گرفتن اصول مرزبندی در محیط کار بین زندگی شخصی و کار خودمون تعادل ایجاد کنیم.
چطور مرزبندی در محیط کار رو تمرین کنیم؟
مرزبندی در محیط کار مثل نگهبانیه که اجازه نمیده زمان، انرژی و اهدافمون هدر بره. البته مرزبندی سالم به این معنی نیست که وقتی در خونه هستیم باید به کار فکر کنیم یا وقتی سر کار هستیم باید زندگی شخصیمون رو فراموش کنیم. در واقع مرزبندی به ما کمک میکنه زمانی اختصاصی برای کار داشته باشیم و زمانی اختصاصی برای استراحت کردن.
در این بلاگ یاد میگیریم که چطور در محل کار مرزبندیهایی داشته باشیم و به اونها وفادار باقی بمونیم:
-
ارزش خودتون رو بشناسید
اگه به این باور نرسیم که کافی هستیم، ممکنه در این چرخه باطل گیر کنیم که باید احساس ارزشمندی و عزت نفس رو از خروجی و نتایج کارهامون بگیریم. اما در این شرایط خیلی طول نمیکشه که به سمت فرسودگی و از دست دادن انگیزه شغلی پیش میریم و هر چی بیشتر در این فضا کار کنیم، بیشتر از احساس کافی بودن دور میشویم. در این شرایط ناخودآگاه، توقع اطرافیانمون رو هم بالا میبریم و احتمالا بارها و بارها مجبور میشیم به درخواستهایی پاسخ مثبت بدیم که در واقع تمایلی به انجام دادن اونها نداریم. اگه تایید گرفتن از دیگران بهصورت موقت نیاز به احساس کافی بودن رو در ما برآورده کنه، ممکنه این عادت در ما شکل بگیره که همیشه به دنبال تایید گرفتن از دیگران باشیم. اینجاست که نقش مهم مرزبندی در محیط کار مشخص میشه.
همه ما ارزشهای مخصوص به خودمون رو داریم که حتی ممکنه به اونها آگاه نباشیم. ترکیب تجربهها، مهارتها، دیدگاهها و نظرات ما ارزش منحصربهفردی داره که ابراز اون فقط از عهده شخص ما بر میاد. هیچکس بهطور مطلق شبیه ما نیست.
به زبون سادهتر درک ارزش خودمون به این معنیه که ما از دستاوردها و اونچه که میتونیم ارائه بدیم آگاه هستیم. این آگاهی مشخص میکنه که چه زمانی و چطور باید اونچه رو که لازمه به دیگران منتقل کنیم یا انگیزههای خودمون رو به اونها نشون بدیم و زمانی که مرزهامون نادیده گرفته میشن، بتونیم جرئتورز باشیم و مرزهامون رو به دیگران یادآوری کنیم.
-
دقیق و واضح باشید
ممکنه در گفتگوهای خودمون در محل کار از جملاتی مثل این استفاده کنیم: «شرمندهام که وقتت رو میگیرم، سیستمم به آپدیت احتیاج داره.» «ببخشید که زحمتتون میدم، اما میتونم درباره زمان شناوری باهاتون صحبت کنم؟»
دقیقا همین نوع جملههاست که پاسخ نه رو به همراه داره. این معذرتخواهیها پیام ما رو کمرنگ و ناواضح میکنن. وقتی با صداقت و شفافیت ارتباط برقرار میکنیم، هیچ شبههای در هدف و پیام ما ایجاد نمیشه. به این ترتیب دیگران هم میتونن با الگو گرفتن از ما مرزبندی در محیط کار رو یاد بگیرن و بعد از این در دام تفسیر حرفهای مبهم و نامشخص گرفتار نشن.
وقتی میخوایم درباره مرزهامون صحبت کنیم باید توجه کنیم که:
- مرزبندی در محیط کار اصلا کار بدی نیست.
- اینکه نظرمون رو تغییر بدیم اصلا عجیب نیست.
- خیلی خوبه که درباره موضوع یا شرایط خاصی نظرمون رو بیان کنیم.
- اینکه جرئتمند و دقیق باشیم بسیار مطلوبه.
- طبیعیه که از دیگران بخواهیم کارهاشون رو مطابق با زمانبندی مشخص شده انجام بدن.
- اصلا اشکالی نداره از دیگران بخوایم به کارها نظم بیشتری بدن یا تغییری در شرایط ایجاد کنن.
-
درباره انتظارات خودتون مذاکره و اونها رو مدیریت کنید
معمولا وقتی وارد شرکتی میشیم، در قرارداد یا لیست شرح وظایفی که به ما ارائه میدن با وظایف خودمون و انتظارات دو طرفه کارفرما و کارمند آشنا میشیم. طبق این اسناد، ما در ازای انجام کارهایی که در قرارداد ذکر شده، میتونیم انتظاراتی داشته باشیم. اگه با بخشی از قرارداد مخالفیم، در همون ابتدای کار میتونیم قرارداد رو لغو یا با مهارت خودمون وضعیت رو به سمت یه مذاکره موفق پیش ببریم. به مرور زمان، ممکنه در محیط کار از ما خواسته بشه پروژهها و کارهای دیگه رو هم انجام بدیم و ما همچنان این حق رو داریم که درخواست کنیم کارها طبق روال شرح وظایف پیش بره.
وقتی انتظارات بهطور واضح تعریف، درک یا مورد توافق واقع نشده باشن میتونن باعث به وجود اومدن استرس برای هر دو طرف بشن. اینجاست که دوباره اهمیت مدیریت انتظارات و مرزبندی در محیط کار مشخص میشه. چون معمولا وقتی انتظارات برآورده نمیشن پیامدهای نامطلوبی رو به همراه دارن.
-
مرزهای غیرقابل مذاکره خودتون رو مشخص کنید
لازمه حتما لیستی از ارزشهای غیرقابل مذاکره در محیط کار برای خودمون داشته باشیم. اگه اولویت ما اینه که حتما روزهای تعطیل کار نکنیم و در کنار دوستان و خانواده باشیم، باید حتما روی این قضیه تاکید کنیم. در غیر این صورت، احتمالا به مرور زمان از عزیزانمون دور میشیم.
لیست غیر قابل مذاکره میتونه شامل شرکت در یه کلاس هنری یا نگهداری از بچهها در زمان بیماری باشه.
این لیست میتونه درباره روشهای ارتباطی باشه. ممکنه ما نخوایم در شبکههای اجتماعی شخصی با همکارانمون در ارتباط باشیم و ترجیح بدیم در این پلتفرمها صرفا با دوستان نزدیک و خانواده ارتباط برقرار کنیم. ایجاد لیستی از موارد غیرقابل مذاکره به ما کمک میکنه اونچه رو که برای ما مهمه مشخص و از میون اونها مرزهای خودمون رو تعیین کنیم.
-
به فرسودگی شغلی توجه کنید
سازمان بهداشت جهانی فرسودگی شغلی رو اینطور تعریف میکنه: «سندرمی که حاصل استرس مزمن در محل کاره و بهدرستی مدیریت نشده.» این تعریف، ویژگی اصلی سندرم فرسودگی رو احساس بیانرژی بودن و خستگی مفرط، فاصله روانی از فضای شغلی یا احساس بدبینی به شغل و بازدهی پایین میدونه.
ممکنه برای انجام دادن وظایف شغلی خودمون بسیار مشتاق، هدفمند و با انگیزه باشیم و در عین حال دچار فرسودگی شغلی بشیم. در واقع، هرچی نسبت به کارمون مشتاقتر باشیم، ممکنه بیشتر کار کردن در ساعات طولانی رو توجیه کنیم چون از این کار لذت میبریم و در بیشتر کار کردن، معنای بیشتری پیدا میکنیم.
اون انگیزه، شور، اشتیاق و تمرکز بالا منبع نامحدودی نیست که همیشه ما رو تغذیه کنه. ما فقط با قدم جلو گذاشتن و ایجاد زندگی لذتبخش خارج از کار میتونیم از این اوضاع بیرون بیایم. اینکه شغلمون رو دوست داریم به این معنی نیست که باید مرزبندی در محیط کار رو کنار بذاریم.
هیچکس آدمهای آشفته و خسته رو الگوی خودش قرار نمیده. باید هشدار بدیم که اگه مرز نداشتن رو ادامه بدیم دقیقا به همین نقطه میرسیم. در واقع، وقتی در دنیای بدون مرز غرق میشیم، پیدا کردن اولویتها کار آسونی نیست.
در این بلاگ تلاش کردیم یادآوری کنیم که مرزگذاری در هر جای زندگی برای ما مفیده. مخصوصا در محل کار که بخش زیادی از زندگی دوران بزرگسالیمون رو اونجا سپری میکنیم. برای پیدا کردن مرزهامون کافیه فقط خودمون رو بهتر بشناسیم، مهارتهای فردیمون رو ارتقا بدیم و گامهای اولیه رو برداریم.
اگه به مطالعه مقالات بیشتر در حوزه محیط کار علاقه دارید، به بخش خزانه انسانی از بلاگ آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان سر بزنید.
منبع:
https://ideas.ted.com/
افزودن نظر