تصمیم گیری جزء جداییناپذیری از زندگی ما انسانها است. گرفتن تصمیم، کاری نیست که محدود به زمان یا موقعیت خاصی باشد. ما هر روز از وقتی که از خواب برمیخیزیم تا زمانی که به خواب برویم، با تصمیمهای گوناگونی مواجهایم. از اینکه صبح که از خواب بلند میشویم چای بخوریم یا قهوه، تا اینکه چه شغلی را انتخاب کنیم، همه و همه جزء تصمیمهایی است باید بگیریم.
تصمیم گیری همیشه آسان نیست و گاهی باعث ایجاد فشار و استرس زیادی در ما میشود. برای تصمیمهای مهم، باید تفکری روشمند داشت. طوری که بتوانیم مزایا، معایب و پیامدهای پیادهسازی تصمیم را در نظر بگیریم. البته، وقتی پای فرآیندهای تصمیم گیری در میان باشد، نمیتوانیم برای همه یک نسخه بپیچیم، بلکه باید به این نکته توجه کنیم که کدام تصمیم باعث ایجاد عملکرد بهتری در تیم میشود. آشنایی با مدلهای مختلف تصمیمگیری به ما کمک میکند مناسبترین راه را برای تصمیمگیری انتخاب کنیم.
مدلهای تصمیمگیری
ابزارهای خاصی برای گرفتن تصمیمهای مؤثر وجود دارد. به این ابزارها مدلهای تصمیم گیری گفته میشود. هر یک از این مدلها، نشاندهنده رویکرد خاصی به تصمیمگیریاند. این رویکردها به بستر و ماهیت تصمیمی که باید گرفته شود مربوط میشوند. آشنا شدن با مدلهای گوناگون تصمیمگیری، در زمان انتخاب، شما را به گزینههای بیشتری مجهز میکند. حالا بیایید نگاهی به دو مدل تصمیمگیری بپردازیم و کاربرد آنها را بررسی کنیم.
مدل تصمیم گیری منطقی
در مدل تصمیمگیری منطقی، لازم است برای پیدا کردن راه حل مشکل، مراحلی را طی کنید. در این مدل باید ابتدا مسئله را تعریف و سپس معیارهایی را که برای رسیدن به راهکارها به کار میآیند، شناسایی کنید. در گام بعدی، باید ببینید هر معیار چه جایگاه و اهمیتی برای شما دارد و لیستی از گزینههای ممکن تهیه کنید. زمانی را به ارزیابی آن گزینهها اختصاص دهید و سپس بهترین راهکار را مشخص کنید.
این روش برای وقتی که زمان کافی دارید و میخواهید تردیدهای مربوط به تصمیمگیری را به حداقل برسانید، شیوه مناسبی است. پیش بردن مسئله با این روش به شما کمک میکند متوجه شوید باید روی کدام قسمت از کار بیشتر تمرکز کنید.
اما اگر زمان کمی دارید یا هنوز به اندازه کافی درباره مسئله خود اطلاعات کسب نکردهاید، این روش به کار شما نمیآید. این مدل، به علت ماهیت چند بخشی و مرحلهای خود، بیشتر برای حل مسائل پیچیده مناسب است.
مدل تصمیم گیری شهودی
حتما این جمله را شنیدهاید: «به ندای درونت گوش کن». شاید عجیب به نظر برسد، اما اغلب غریزه ما میداند که بهترین تصمیم برای ما کدام است. حتی وقتی به طور شهودی و غریزی تصمیمگیری میکنید، در حال پیروی از یکی از مدلهای تصمیمگیری هستید. شهود و غریزه چیزی بیش از یک فکر زودگذر است. ما برای رسیدن به تصمیم، از دانش و تجربههای پیشین خود استفاده میکنیم.
البته وقتی میتوانید از این مدل تصمیمگیری استفاده کنید که در حوزهای کاری خود تجربه بسیاری دارید و با همه جنبههای آن به اندازه کافی آشنا هستید. اگر هنوز آن قدر تجربه ندارید که بتوانید الگوهای مختلف را تشخیص دهید، ترجیحاً از مدل دیگری استفاده کنید.
البته میتوانید با همکارانی که بینش قویتری دارند همکاری کنید، اما همچنان این رویکرد برای موقعیتهایی که قبلا با آنها مواجه نشدهاید، روش مناسبی نیست.
معمولا تصمیمگیری کار آسانی نیست، برای همین باید خود را به ابزارهای آن مجهز کنیم تا این فرآیند کمی آسانتر شود. تصمیمی که در جایگاه مدیر یا رهبر گروه میگیریم گاهی ممکن است برای ما به مثابه نوعی برندسازی باشد و هویت سازمان ما را شکل دهد. برای آشنایی بیشتر شما با مدل های تصمیم گیری، در بلاگ بعد
به چند مدل دیگر میپردازیم.
منبع:
https://fellow.app/
افزودن نظر